مهمان داری
من از بوی جورابش می شناسم این مهمونو !
مامان می گه :<< بذارید این گوشه کفشاتونو >>
الان می آد دخترم چایی می رسونه
مامان ولی یادش نیست قند نداریم تو خونه!
تو استکان چایی کمی شکر می ریزم
با مگس مزاحم وایساده می ستیزم
تق ! می کوبم تو سرش با ضربه دمپایی
ولی کجا افتاده ؟ مگس جونم کجایی ؟!
* * * *
فنجون چایی حالا نشسته پیش دایی
اخ ... چیه که اون وسط می جنبه توی چایی؟!
مطالب مرتبط
نظرات